گزارش خطا در معنی کلمه 'salient'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زاویه‌ برجسته‌یا خارجی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: مهم

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گوشه‌ روبه‌بیرون‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: adj. projecting or jutting beyond the surface: The salient crags made a pleasant scene. noun the military defense closest to the enemy: The salient became the area of fiercest fighting.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :