گزارش خطا در معنی کلمه 'bask'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
1
عمومی::
باگرمای ملایم گرم كردن
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
bask in sth to take pleasure from something that makes you feel good • He basked in his moment of glory, holding the trophy up to the crowd.
Cambridge-Phrasal Verbs