گزارش خطا در معنی کلمه 'owl'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (ج‌ش‌) جغد

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جغد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بوف‌

شبکه مترجمین ایران

4 روان شناسی و مشاوره:: مشاهده، شکیبایی و گوش سپاری

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see NIGHT OWL.

American Heritage Idioms

2 general:: noun type of bird: The owl is reputed to be wise.

Simple Definitions

3 general::   noun ADJ. wise | stuffed OWL + VERB fly | hoot, screech | catch sth, prey on sth Owls prey on small rodents. | nest, roost OWL + NOUN pellet

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :