گزارش خطا در معنی کلمه 'ornament'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ارایش‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: زیور

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: زینت‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پیرایه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اراستن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تزئین‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

7 تاریخ:: زینت (زیورآلات)

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun trimmings: We put ornaments on the Christmas tree. verb decorate: I can ornament the house with pictures.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :