گزارش خطا در معنی کلمه 'on deathbed'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: در بستر مرگ

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): on one’s deathbed while one is in bed and dying. • While he lay on his deathbed, he told his lawyer that he wanted to give all his money to charity.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :