گزارش خطا در معنی کلمه 'bailiff'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: نگهبان‌ دژ سلط‌نتی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ناظ‌ر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ضابط‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: امین‌ صلح‌ یا قاضی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. court | private VERB + BAILIFF send in Their landlord has threatened to send in the bailiffs if they don't pay their rent. BAILIFF + VERB seize sth The bailiffs seized the car and house.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :