گزارش خطا در معنی کلمه 'navy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كشتی‌ جنگی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ناوگان‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بحریه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نیروی‌ دریایی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun maritime: The navy is proud of its ships.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. strong | merchant VERB + NAVY have | build | serve in | join PREP. in the ~ He spent ten years in the merchant navy. PHRASES the Royal Navy

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :