گزارش خطا در معنی کلمه 'narcotic'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مربوط‌ به‌مواد مخدره‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مخدر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مسكن‌

شبکه مترجمین ایران

4 روان شناسی و مشاوره:: ماده مخدر

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. mild, powerful VERB + NARCOTIC inject, use | trade in He has been arrested for trading in narcotics. NARCOTIC + NOUN agent, officer, official, squadDRUG (for more verbs and nouns)

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :