گزارش خطا در معنی کلمه 'lump in throat'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: عقده‌در گلو

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): *a lump in one’s throat the feeling of something in one’s throat—as if one were going to cry. (*Typically: get ~; have ~; give one ~.) • Whenever they play the national anthem, I get a lump in my throat. • I have a lump in my throat because I’m frightened.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :