گزارش خطا در معنی کلمه 'loo'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: نوعی‌ بازی‌ ورق‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مستراح‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. public | outside | gents', ladies', men's, women's VERB + LOO go to, use Can I use your loo? | be desperate for, need We got stuck in a traffic jam and I was desperate for the loo. | flush, flush sth down He flushed the letter down the loo. LOO + NOUN paper, roll PREP. in the ~, on the ~

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :