گزارش خطا در معنی کلمه 'junction'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پیوند

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نقط‌ه‌ اتصال‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اتصال‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: برخوردگاه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. busy | dangerous | motorway, road | railway PREP. at a/the ~ Turn off the motorway at junction 6. | ~ with The college is on the Manchester road, by the junction with the A5.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun union: We are at the junction of two rivers.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :