گزارش خطا در معنی کلمه 'inviting'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كشنده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: جالب‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: جاذب‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be, look, sound ADV. very | hardly, not particularly The house, with its boarded-up windows, was hardly inviting. | quite

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :