گزارش خطا در معنی کلمه 'extremist'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: افراط‌ی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: افراط‌ كار

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   noun ADJ. left-wing, right-wing an attack by right-wing extremists | political, religious | Muslim, Republican, etc. EXTREMIST + NOUN group, party

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :