گزارش خطا در معنی کلمه 'egg shell'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مانندپوست‌ تخم‌ مرغ‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: پوست‌ تخم‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: نازك‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :