گزارش خطا در معنی کلمه 'وقف'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: dedication

transnet.ir

2 general:: pause

transnet.ir

3 Law:: mortmain

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: alienation in mortmain

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: trust

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: pious foundation

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

7 Law:: inalienable ownership; endowment – وقف اموال dedication of property – وقف عام public endowment; land, tenements, or movables (eg books) given to charities – See also وقف كردن below.

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :