گزارش خطا در معنی کلمه 'نامحدود'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: endless

transnet.ir

2 general:: infinite

transnet.ir

3 Law:: (of quantities, number, volume, size, extent) infinite; limitless; unbounded; illimitable; boundless; endless; never-ending; immeasurable; interminable

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: indefinite

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: (of a tract of land that may be barren, left idle, or be under cultivation) not walled or fenced (ie نامحصور); unwalled; unfenced

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: (of the validity of a ticket, document, etc) timeless

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :