گزارش خطا در معنی کلمه 'تولیت'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: custodianship

transnet.ir

2 general:: trusteeship

transnet.ir

3 Law:: custodianship of a mortmain (or an endowment) : the act, office or responsibility of one that is entrusted with guarding and keeping a mortmtian, an endowment, an eleemosynary corporation, or a charitable trust. The office of a custodian trustee

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: entrusting or the entrustment of the administration of affairs to s.o.

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: administration of the affairs

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: responsible charge or office

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

7 Law:: care and custody

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

8 Law:: trust

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

9 Law:: trusteeship

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

10 Law:: ward : guarding, caring, protecting

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

11 Law:: superintendence (of a holy shrine, foundations, etc)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :