گزارش خطا در معنی کلمه 'با تعیین قرار یا سپردن وثیقه آزاد کردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: bail : 1. to obtain release of (oneself or another) by providing security for future appearance (his parents bailed him out of jail( 2. to release (a person) after receiving such security (the court bailed the prisoner(

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :