گزارش خطا در معنی کلمه 'upper'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رویه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بالایی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: فوقانی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: علیا

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بالا رتبه‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: زبرین‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: بالاتر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. top: I slept in an upper berth on the train.

Simple Definitions

2 general:: In addition to the idioms beginning with UPPER, Also see KEEP A STIFF UPPER LIP; ON ONE'S UPPERS.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :